اشكان كوچولوي مناشكان كوچولوي من، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره

اشکان تک ستاره قلبم(اشکان شفیعی)

تقدیم به همه مادرها و پسر گلم

مادر که میشوی ... تمام زندگیت میشود پر از التماس و خواهش از خدا برای عاقبت بخیر شدن فرزندت ... مادر که میشوی ... بهترین هدیه برایت میشود سلامتی جسم و روح بچه ات ... مادر که میشوی ... بیشتر فکر میکنی به مادرت ، مادر بزرگت و مادر مادربزرگت و اینکه آنها چه سختیهایی کشیده اند و چه آرزوهایی داشته اند ... مادر که میشوی ... غم ، اندوه و شادی هم رنگ دیگیری میگیرند و همه اینها گره میخورد به حال فرزندت ... مادر که میشوی ... کوه های عالم بر سرت خراب میشود ، وقتی نیش سوزنی به پای فرزندت میرود ... مادر که میشوی ... صبور میشوی و با حوصله ، انگار نه انگار تا همین دیروز به حوصله ت...
27 دی 1393

پنجاه و چهارمین ماهگرد اشکان

  اول از همه سلام میکنم به پسر قشنگم اشکان که همه وجودم را با عشق به خود پرکرده است . پسر قشنگم عاشقتم و حالا نوبت دوستان گلم هستش . سلام به روی ماهتون امروز به بهانه پنجاه و چهارمین ماهگرد زمینی شدن پسرم اومدم که واسش مطلب بذارم . پسر گلم امروز چهار و نیم سالت تموم شد و انگار که همین دیروز بود که به دنیا اومده بودی ، بعد از گذشت این همه مدت هنوز اون احساسی که هنگام متولد شدنت داشتم رو دارم و خییییییییییییییییلی خوشحالم که خدای مهربون فرشته نازنینی رو برای من هدیه داده و مـــــــــــــــرا به اسم مقدس مادر مزین فرموده.حس خیییییییییییییلی خوبی است حس مادر بودن . پسر یکی یه دونه ام طی این مدت گاهی با شیرین کا...
22 دی 1393

اومدن مادر از كربلا و شب يلدا

سلام پسر نازم.چند وقته كه دوستان از رفتن پاييز و شب يلدا و اومدن زمستان ميگن واسه همين من هم خواستم در اين مورد واست مطلب بذارم،اميدوارم كه پسر گلم مامانش رو ببخشه كه تنبلي كرده و واسش مطلب نذاشته،آخه ماماني وقتي ميام سرتايپ خيلي اذيتم ميكني و همش بهونه ميگيري!البته ميدونم كه پسر گل مامان حتما منو ميبخشه ،آخه پسر گلم خيلي مهربونه.الهي فداي اون دل مهربونش بشم من. عزيز دلم امسال يك روز قبل از يلدا قرار بود مادر/مادرشوهرم/ از كربلا برگرده و ما رفته بوديم خونه اونا تا شب كه برميگرده بريم پيشوازش و تو از شوق اومدن مادر و واسه اينكه عاشق حياط خونه مادري همش تو حياط موندي و چيزي نخوردي و گفتي كه تا مادر نياد نه ميام تو خونه و نه چيزي ميخورم...
7 دی 1393
1